بیان قرآن
و اما لسان قرآن. قرآن یک صراحت فوقالعاده عجیبى به این مطلب دارد. صراحت قرآن به این صورت است که مىگوید تمام اعمالى که انسان در دنیا انجام مىدهد، چه خوب و چه بد، که انسان فکر مىکند که از عمل خودش گذشته و رد شده (من امروز در اینجا قرار دارم، فلان عمل را، خوب یا بد، چند سال پیش انجام دادهام، چقدر فاصله دارد! قرآن مىگوید اینجور نیست) تمام آن اعمال را ما تحویل مىگیریم، در نزد ما همه آنها محفوظ است. تو یک روز برمىگردى، یک وقت مىبینى گذشته و آیندهات به یکدیگر متصل شد، عین اعمال خودت را حاضر و آماده مىبینى. جزا به خود اعمال است. این در دنیاستکه جزا یک چیز است و عمل چیز دیگر. این در دنیاست که عمل یک چیز است و پاداش چیز دیگر. در دنیا فرض کنید بچه کار خوبى مىکند، مثلا نمره خوبى از مدرسه آورده است، پدر به او پاداش مىدهد، مثلا یک دوچرخه برایش مىخرد. ولى دوچرخه یک چیز
[صفحه: 93]
است، نمره آوردن چیز دیگر. اما در آن دنیا مساله از این قبیل نیست. قرآن مىگوید " «انما تجزون ما کنتم تعملون» " همین نفس عمل شما پاداشى است که خدمتتان تقدیم مىشود. " و وجدوا ما عملوا حاضرا " قرآن مىگوید آنجا تمام اعمال خودشان را حاضر مىیابند، خود اعمالشان را حاضر مىبینند، با نفس اعمال خودشان روبرو مىشوند نه با چیز دیگر. " «یوم تجد کل نفس ما عملت من خیر محضرا و ما عملت من سوء تود لو ان بینها و بینه امدا بعیدا» " (1) روزى که هر نفسى هر عمل خیر خودش را در آنجا حاضر و آماده مىبیند و هر عمل شر خودش را. درباره عمل شر مىگوید ولى در آنجا آرزو دارد که بین او و عمل شرش فاصله ایجاد شود، از آن فاصله بگیرد، ولى فاصله گرفتنى نیست، جز وجودش است، از او جدا نمىشود. حال، اینکه قرآن مىگوید که در این جهان [خود و خاندانتان را] از آن آتشى که [آتشگیرهاش انسان و سنگ است حفظ کنید] نه خیال کنید یک آتش افروختهاى از بیرون [بر انسان وارد مىشود،] زغالسنگ آوردهاند، کنده و هیزم آوردهاند (مثل نمرود که مىخواست ابراهیم علیه السلام را بسوزاند)، اول یک دنیایى از آتش به وجود آوردهاند، آن وقت انسانها را مىاندازند در آتشهایى که بیگا
نه از وجود آنها هستند تا اینها را بسوزاند. اگر چنین چیزى بود خدا هیچوقت انسان را نمىسوزاند، بلکه آتشهایى که آن آتشها هم خود شما هستید و ماده قابل احتراق همین خود شما هستید نه چیز دیگر. کما اینکه بهشت هم همینطور است، در بهشت هم هیچچیز را از بیرون نمىآورند، نه
پاورقى:
. 1 آل عمران /. 30
[صفحه: 94]
حورش، نه قصورش، نه درختهایش، نه آبهایش، نه شیرهایش و نه هر چیز دیگر، پیغمبر فرمود همه اینها همان تجسمیافته اعمال خود شما هستند. در این زمینه اینقدر ما آیه و حدیث داریم و اینقدر شواهد و قرائن داریم که اگر بخواهیم در اطراف همین موضوع بالخصوص صحبت کنیم شاید دو سه جلسه باید صحبت کنیم. این معناى " وقود " که انسانها در آنجا وقودند، یعنى خیال نکنید آتشى از بیرون مىآورند. وقتى که انسان خودش وقود باشد، این آتش مىشود چارهناپذیر.
-------------------------------------------------------------
کاملترین زنان جهان
در قرآن دو زن فوقالعاده تقدیس شدهاند. البته ما زنان دیگرى هم داریم که در قرآن تقدیس شدهاند، اما نه در حد این دو زن، مثل مادر موسى علیهالسلام. در احادیث ما رسیده است که کاملترین زنهاى جهان چهار زن هستند که دوتاى اینها در امم پیشین بودهاند، یکى همین زن فرعون، که مىگویند نام او آسیه بوده است، و دیگرى مریم مادر عیسى مسیح علیهالسلام. عرض کردم اینها در درجه اعلى هستند، والا قرآن از مادر همین مریم هم تجلیل کرده است، ولى نه در حد خود مریم. و دو زن در اسلام هستند که در عالیترین سطحها قرار گرفتهاند، یکى جناب خدیجه دختر خویلد، همسر بزرگوار پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله، که به اتفاق شیعه و سنى تا این زن که همسر اول پیغمبر بود زنده بود حضرت همسر دیگرى انتخاب نکرد و با اینکه وقتى این زن از دنیا مىرفت نزدیک هفتاد سال از عمر او گذشته بود، پیغمبر اکرم تا آخر عمر هر وقت نام
[صفحه: 124]
خدیجه را مىشنید اشکهایش جارى مىشد. این نشان مىدهد منتهاى وفاق روحى را که میان این زن و حضرت رسول وجود داشت.
-------------------------------------------------------------
مثال به مریم علیها السلام
قرآن براى زن بد و شوهر خوب دو مثال آورده بود، براى زن خوب هم دو مثال مىآورد، منتها مثال دوم زنى است که شوهر ندارد و آن مریم دختر عمران است: " «و مریم ابنت عمران التى احصنت فرجها فنفخنا فیه من روحنا» " (1) و مثل دیگر براى اهل ایمان مثل مریم دختر عمران است، همان که دامن خود را پاک نگه داشت. اینکه دامن خود را پاک نگه داشت، در نظر ما مساله مهمى به حساب نمىآید. این از آن جهت است که یهود تا نزدیک به زمان ما همانطور که با مسلمین دشمن بودند
پاورقى:
. 1 انبیا /. 91
[صفحه: 122]
با مسیحیها هم دشمن بودند. این قصه اسرائیل که پیش آمد و کشور اسرائیل تشکیل شد، میان پاپ و یهودیها آشتى داد. و چون یهود با مسیحیها دشمن بودند عیسى مسیح را متهم مىکردند که العیاذبالله زنازاده است و مریم العیاذبالله زن بدکارهاى بوده است. قرآن که این موضوع را بیان مىکند و اینهمه اصرار دارد، مىخواهد تودهنى به یهودیها بزند. خدمتى که قرآن به مسیح و مریم کرد، یعنى دفاع بحقى که کرد، اگر مسیحیهاى دنیا همین یک نعمت و همین یک خدمت قرآن را در نظر بگیرند [باید حق مسلمین را ادا کنند.] یهودیها در آن زمان دنیا را پر کرده بودند که عیسى مسیح زنازاده است و مریم هم یک زن بدکاره بوده است. الان در دنیا هفتصد میلیون جمعیت، یعنى مسلمانهاى دنیا، همه به وحدت نظر مىگویند مریم سلام الله علیها صدیقه و قدیسه بود، و مىخوانند: «و مریم ابنت عمران التى احصنت فرجها، یعنى قرآن سبب شده که هفتصد میلیون جمعیت عالم از حضرت مریم در مقابل این تهمتهایى که یهودیها مىزنند دفاع کنند. اگر مسیحیها همین یک خدمت را در نظر بگیرند باید حق مسلمین را ادا کنند ولى علیرغم همه اینها الان دستگاه پاپ با یهودیها سازش کرده است، همان یهودیهایى که به عقیده خود آنها
قاتل عیسى مسیح علیه السلام بودند. کتابهاى خود مسیحیها پر است از این عقیده و کتابهاى یهودیها پر است از نسبت ناروا به مریم، ولى مسیحیها دارند با یهودیها علیه مسلمین متحد مىشوند. قرآن کریم در این آیه مثل دیگرى براى زن پاک ذکر کرده است براى اینکه مقام قدیسه بودن یک زن را بیان کند بدون اینکه از نظر رابطه با همسر هم چیزى بیان کرده باشد. مثل دیگر براى اهل ایمان
[صفحه: 123]
مریم دختر عمران است، او که علیرغم تبلیغات دروغ یهودیها دامن خود را پاک نگه داشت، او " طاهره " و " مطهره " بود، او صدیقه بود. " «فنفخنا فیه من روحنا» " ما از روح خود به شکل اعجاز انگیزى در او دمیدیم و عیسى روح ماست که به وجودآمد. " «و صدقت بکلمات ربها» " او زنى بود که سخنان پروردگار خود را تصدیق کرد، دستورات پروردگار خود را به درستى عمل کرد، به کتابهاى پروردگار خود ایمان داشت. " و کانت من القانتین " زنى بود در زمره قانتین (قانتین مذکر است ولى اعم از زن و مرد است. " قانت " یعنى خاضع، مطیع)، زنى بود بنده و مطیع امر پروردگار خود. سوره در اینجا پایان مىپذیرد.
-------------------------------------------------------------
نویسنده: مهدی احدی
عکس من: http://4share.ir/storage/537mahdi.jpg